سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مصاحبه ی جدید با نیوشا ضیغمی درباره ورودش به سینما و فعالیت‌های تازه‌اش


" بدشانسی بزرگی آوردم که شامل هیچ یک از بازیگران سینمای ایران نشد . "

او می توانست به راحتی به یکی از پر کار ترین بازیگران زن سینمای ، تجاری ایران بدل

شود . اما در میانه راه و در اوج شهرت بود که سینما را ، برای یک سال و نیم ترک کرد .

او گفت : حاضر نیست به هر قیمتی در هر پروژه ای حضور پیدا کند . رو در روی نیوشا

ضیغمی نشسته ام تا از علایق و سلیقه هایش در سینما برای ما بگوید . اینکه چرا پس

از یک شروع امیدوار کننده در فیلم محمد علی سجادی ( شوریده ) و بازی در یک سریال

عظیم تاریخی مثل ( در چشم باد ) به ناگاه تغییر مسیر داد و در آثاری چون : ( اخراجی ها ،

پارک وی ، تلافی ، و توفیق اجباری ) بازی کرد ؟ شاید بهترین بهانه برای این مصاحبه ، اکران

همزمان دو فیلم شاخص او یعنی ( شوریده و تردست ) است . که درست چند روز پیش از


جشنواره می باشد . همچنین در بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر شاهد دو بازی

متفاوت از او در فیلم های ( دموکراسی تو روز روشن _ علی عطشانی ) و

( زم هریر _ علی رویین تن ) بودیم .

 

 

 

 

 چون بنای مصاحبه بر مرور کارنامه شش ساله شما است به ناچار از یک سوال

کلیشه ای آغاز می کنم . چگونه وارد دنیای بازیگری شدید ؟

سال 1382 بود که با سریال ( در چشم باد _ مسعود جعفری جوزانی ) وارد دنیای بازیگری شدم

اما خب همان طور که می دانید این سریال با اشل سینمای تولید شده است . و برای من که آن

زمان یک دختر 22 ساله بودم ، تجربه چندین فیلم سینمای را برایم داشت . تحصیلات من در رشته

سینما نیست ، من کارشناسی روانشناسی کودک از دانشگاه شهید بهشتی را دارم و دوره آموزش

بازیگری و کارگردانی را در کانون سینما گران جوان همزمان با تحصیل در دانشگاه آموختم البته دوره

کارگردانی من نیمه تمام باقی ماند.

چه کسی شما را به مسعود جعفری جوزانی معرفی کرد ؟

اول این نکته را هم به شما بگویم که من جز افرادی هستم که شدیداً به فلسفه تقدیر اعتقاد دارند .

حضور من به عنوان بازیگر نیز در راستای همین تقدیر گرایی قرار دارد . من آن زمان که به کانون

می رفتم جز افرادی بودم که قرار است بازیگر شوند . شفاف تر اگر بخواهم برای شما بگویم این

است که ، تلاش آن چنانی برای بازیگر شدن در آن مقطع نکردم و این خواست خدا بود که وارد این

حرفه شدم . درست به یاد دارم که هفته دوم حضور من در این کلاس ها بود که گروهی به کانون آمدند

برای انتخاب بازیگر در سریال ( مسافران آقای ژکان ) : اما دو مشکل آن زمان برای حضور در این سریال

برای من به وجود آمد اول اینکه قوانین آموزشگاه طوری بود که ، تا اتمام دوره نمی توانستیم در هیچ

پروژه ای حضور پیدا کنیم و نکته دوم سن کم من نسبت به شخصیت آن سریال بود . اما دو هفته بعد

از اتمام دوره بازیگری بود که ، توسط مدیریت وقت کانون و همین طور خانم مهین نویدی گریمور بخش

کودکی سریال به آقای جوزانی معرفی شدم .

خانواده یتان با این حضور مشکلی نداشتند ؟

به هر حال در جامعه ی ایران همیشه حضور دختر ها در عرصه بازیگری کمی با اما و اگر از سوی خانواده ها

رو به رو می شود . اتفاقاً چرا ، پدرم در آن مقطع به شدت با حضورم در عالم سینما مخالف بود .

با اینکه خودش مرتب به سینما می رفت اما در ابتدا مخالفت کرد .

من شنیده ام شما برای ایفای نقش دختر برادر پرویز پرستویی در فیلم ( بید مجنون )

که لیلا اوتادی بعد ها آن را بازی کرد هم تست داده اید ؟

ماجرای این تست هم به همان زمان کانون بر می گردد که به گروه آقای مجیدی معرفی شدم .

ماجرا از این قرار بود که ، دستیار ایشان به کانون آمدند و در آنجا یک فیلم کوتاه ساختند .

و من هم در آن بازی کردم و قرار شد که هنگام پیش تولید بید مجنون به من خبر دهند که

این اتفاق هم هرگز پیش نیامد .

گفتید همکاری با جعفری جوزانی برای شما تجربه هایی را داشته ، آن تجربه ها چه بودند ؟

من فقط یک بار در طول دوران بازیگریم تست داده ام آن هم برای جناب جوزانی بود .

به هر حال اصلیت خانواده من کرد هستند و شناخت آنچنانی از لهجه و گویش شمالی

نداشتم و فکر می کنم اگر امروز آن نقش خوب بازی شد به دلیل ذکاوت و تیز بینی کارگردانش

بود من آن زمان اصلاً نمی دانستم سینمای حرفه ای یعنی چه !؟ کار مقابل دوربین 35 را

اصلاً نمی دانستم ، بازی لنز برایم مفهومی نداشت و فقط یک دوره هشت ماهه بازیگری

را گذرانده بودم همه اینها ذره ذره توسط جناب جوزانی به من آموخته شد .

محمد علی سجادی شما را چگونه پیدا کرد؟

ایشان در همان کانون کارگردانی درس می داند . زمان تحصیل من مصادف شد با کلید

زدن ( تردست ) و ایشان برای آن نقش دنبال یک چهره جدید بودند که وقتی فهمیدند من با

آقای جوزانی کار کردم آن نقش را به من دادند . گویا مقداری از راش های در چشم باد را هم

دیده بودند .

می رسیم به بحث اصلی گفتگو یعنی انتخاب های شما . نیوشا ضیغمی پس از دو اثر شاخص

به ناگاه تغییر مسیر می دهد و خود را در اختیار آثار چون اخراجی ها و توفیق اجباری قرار می دهد .

اگر سطح سواد کارگردان ها و فیلمنامه همان طور که فرمودید برای شما مهم است

به راستی چرا در این آثار حضور پیدا کردید؟

حرفتان را تا حدودی قبول دارم . اما واقعیت ماجرا چیز دیگری است متاسفانه سینمای ایران یک سینمای

آرمانی نه برای شما خبرنگار و نه برای من بازیگر است . یعنی اتفاق های خوب و آثار در خور توجه شاید

در سال به تعداد انگشتان یک دست هم نرسد . اگر من می خواستم آن گونه که ایده آلیستی است .

راهم را ادامه دهم و در هیچ کاری بازی نکنم ، امروز به جایی که الان رسیده ام نمی رسیدم به هر حال

" منه نیوشا ضیغمی ، 22 ساله که در اول راه بود ، احتیاج به دیده شدن داشت و باید سر برخی از کارها

حاضر می شدم .

شاید بتوان اولین حضور شما را در سینما با حضور ترانه علی دوستی مقایسه کرد هر دو شما اولین

کارهایتان آثار در خورد توجهی است . اما سوال اینجاست چرا ترانه علی دوستی از سال 82 تا به

امروز چیزی حدود 8 فیلم بازی کرده و نیوشا ضیغمی نزدیک به بیست فیلم ؟ بعد از ( من ترانه پانزده سال دارم )

هم به خانم علی دوستی پیشنهاد های تجاری زیادی شد اما ایشان ایستادند تا وقتش شود .

اما شما چرا این کار را نکردید ؟

این چند دلیل دارد اول به خاطر یک بد شانسی بزرگ که شامل هیچ یک از بازیگران سینمای ایران نشد و

فقط من را شامل شد آن هم این بود که ، من تنها بازیگری بودم که هشتمین فیلمم را بازی می کردم بدون

اینکه هیچ کدام از آن قبلی ها اکران شوند . ( شوریده ) برای من نامزدی نقش اول زن را در بیست و چهارمین

جشنواره فجر به همراه داشت اما الآن پس از پنج سال اکران شد . نکته بعدی زمانی بود که من وارد سینما

شدم هنگامی که بر روی غلتک بازی کردن افتادم مصادف شد با تغییر مدیریت ها در وزارت ارشاد و کاهش

محسوس فیلم های خوب در سینمای ایران .

در این چند ساله اخیر کارگردان های خوب کجا بودند؟

به هر حال افرادی بودند که سینمای فرهنگی امروز به وجودشان افتخار می کند .

مانند اصغر فرهادی و یا رضا میر کریمی .

این کاملاً درسته و لی آیا شامل من بازیگر تازه کار هم می شود ؟ الآن افرادی در سینما هستند که می گویند

فلانی باشد یا نباشد من به عنوان یک تازه کار در چنین شرایطی چه باید می کردم پس مجبور شدم در برخی

از آثار ویترینی بازی کنم تا دیده شوم . همین جا هم می گویم من از بازی در برخی از فیلم هایم خجالت

می کشم موقع اکران آنها عذاب می کشیدم ، اما شما بگوید چه باید می کردم ؟

حضور در فیلم های ( توفیق اجباری ) و ( اخراجی ها ) هم با همین فلسفه صورت گرفت ؟

راستش فارغ از بحث تجاری بودند توفیق اجباری من برای آقای لطیفی احترام ویژه ای قائل هستم و همین

جا عنوان می کنم اگر باز ایشان پیشنهادی را بدهند حاضرم با ایشان همکاری کنم .

چون به نظرم یکی از با سواد ترین و مسلط ترین کارگردان هایی است که با آنها کار کرده ام .

در ضمن این را هم بهتر است بگویم در دوسال گذشته دو فیلم با محوریت بازیگر در سینما ساخته شد .

که یکی همین فیلم بود و دیگری سوپر استار . من همین جا اعلام می کنم فیلم سوپر استار یک تصویر

غیر واقعی از بازیگران به مردم می دهد و ما چنین بازیگری که قهوه روی آبدارچی پرت می کند نداریم .

ولی فیلم توفیق اجباری یک نگاه همراه با مهربانی به این صنف دارد و قصد توهین به هیچ بازیگر را ندارد .

البته خانم میلانی همان زمان گفتند منظورشان تمام بازیگران سینمای ایران نیست بلکه بخش کوچکی از آنها .

ظاهراً شما هم نگاهی همچون آن پرستار ها به فیلم شوکران دارید !

ببیند من هم می توانم به شمای نوعی هر چه می خواهم بگویم در آخر هم عنوان کنم منظوری نداشتم .

این که نشد جواب . ببینید وقتی شما می خواهید فیلمی را از یک شخص به تصویر بکشید باید هم نکات

مثبت او را بگوید هم نکات منفی اش را اما این فیلم آیا چنین کرد ؟

بگذریم ، از انتخاب هایتان گفتید ملاک های شما برای ایفای یک نقش چیست ؟

الان که رو به روی شما نشستم دوست دارم نقشی را بازی کنم که دارای یک ویژگی خاص باشد مثلاً وقتی

فیلمنامه ( زم هریر ) را خواندم ویژگی ای که داشت سادگی و لکنت زبانش بود و این

برای من جالب بود و در کنار همه این مسائل گروه خوب نیز یکی از دلایل انتخابم است .

پس از قرنطینه حدود یک سال و نیم از سینما کناره گیری کردید و با اخراجی های 2 دوباره بازگشتید ، علت چه بود ؟

در همین مدت یک سال و نیم هم فیلمنامه می خواندم ولی مرتباً رد می کردم چون فکر می کنم

به آن پختگی و جایگاهی رسیده ام که دیگر در هر کاری حاضر نشوم . آن مرحله تلاش برای دیده شدن

را پشت سر گذاشته ام و حالا دارم با تامل و بینش ، دست به انتخاب می زنم .

اخراجی های 2 نتیجه همین بینش بود ؟

قضیه اخراجی ها فرق می کند چون من در قسمت اول این فیلم بازی کرده بود ناچار شدم در قسمت دوم

هم حاضر شوم این را هم صادقانه می گویم اخراجی های 1 را دوست دارم اما قسمت دوم را خیر .

در خبر ها بود که شما الآن وارد مقوله تهیه کنندگی فیلم هم شده اید کمی درباره این مسئله صحبت می کنید ؟

در همین یک سال و نیم بیکاری ، خود خواسته مرتب فیلمنامه می خواندم و رد می کردم ،

پیشنهاد های چندین میلیونی داشتم که واقعیت امر بعضی مواقع هم وسوسه می شدم و

تا پای قرار داد هم پیش می رفتم اما در آخرین لحظه بود که می گفتم نه ! آنقدر فیلمنامه

خواندم و رد کردم که برای خودم سوال پیش آمد که تا کی این کار ادامه پیدا خواهد کرد شاید

تا ده سال دیگر هم فیلمنامه مورد علاقه ام را نیافتم . پس دفتر تهیه کنندگی ای را به همراه

پیمان عباسی راه اندازی کردم که در آن بشود فیلمنامه ها و فیلم هایی را ساخت که دوست

دارم در آنها بازی کنم . و به زودی هم خبر ، ساخت اولین فیلم بلند این دفتر را در اختیار رسانه ها

قرار خواهم داد .

شما دو پیشنهاد خوب را در همین چند ماهه اخیر رد کردید ( سن پترزبورگ ) و سریال ( وضعیت سفید ) ؟

با این طرز تفکر شما در دوره جدید بازیگریتان کمی عجیب است !؟

من برای فیلم آقای افخمی قرار داد هم بسته بودم و از فیلمنامه بسیار هم راضی بودم اما

شرایطی در پیش تولید این فیلم به وجود آمد که باعث کناره گیریم از پروژه شد .

فیلم با چهار ماه تاخیر کلید خورد و زمان قطعی از شروع فیلمبرداری به ما نمی دادند و مرتب

می گفتند امروز و فردا . اما در مورد سریال جناب نعمت الله فقط مشکل مدت زمان فیلمبرداری

بود که چیزی حدود ده ماه به طول می انجامید و من چون درگیر کارهای دفتر و برخی چیز های

دیگر بودم از این پروژه انصراف دادم همین جا هم اعلام می کنم من از اینکه این سریال را رد کردم

بسیار ناراحت هستم . چون برای کارهای جناب نعمت الله احترام ویژه ای قائلم و امید وارم در کار

بعدی ایشان حضور داشته باشم .

دوست دارید با کدام کار گردان سینمای ایران همکاری کنید؟

داریوش مهرجویی : چون ایشان تمام استعداد های یک بازیگر را کشف می کنند و بهترین بازی را از او می گیرند .

در سالهای حضورتان در سینما ، نقشی بود که دوست داشته باشید آن را بازی کنید ؟

نقش طاهره در فیلم به همین سادگی رضا میر کریمی را خیلی دوست دارم .

جنس بازی کدام یک از بازیگران زن سینمای ایران را می پسندید ؟

کمی فکر می کند ( گوهر خیر اندیش و لیلا حاتمی )

از میان بیست فیلمی که در شش سال گذشته بازی کردید کدام یک را بیشتر دوست دارید ؟

فارغ از بحث تکنیکی و سینمای نقشم را در فیلم ( شوریده ) بسیار دوست دارم و از بازی در آن

بسیار لذت بردم به جز آن نقشم را در فیلم ( حس پنهان ) هم دوست دارم .

به عنوان آخرین سوال می خواستم نظرتان را درباره جشنواره فیلم فجر بپرسم ؟

به هر حال جشنواره فیلم فجر به نظرم مهم ترین رویداد سینمای کشورمان است و هیچ کس

نمی تواند منکر اهمیت آن شود . ای کاش داورها و منتقدین در این جشنواره بیشتر به جوان تر ها

توجه کنند تا آنها نیز در ادامه کارهایشان با انگیزه بیشتری فعالیت کنند به هر حال پیشکسوت های

ما راهی را طی کرده اند و این جوایز شاید یک جنبه تقدیر هم برای آنها داشته باشد اما دیده شدن

یک جوان در جشنواره فیلم در ادامه کارش بسیار تاثیر گذار است .

و حرف آخر ؟

راستش بعضی وقت ها دلم از اینکه جامعه ی ما به خصوص جامعه ی زنان ما پر از قصه ها ی جذاب

و در عین حال تاثیر گذار است ولی برخی از نویسندگان و کارگردانان ما به این مسائل نمی پردازند و

با کپی کردن از فلان فیلم فارسی قبل از انقلاب قصد پر کردن جیب های خود را دارند ، دلم می گیرد .

به راستی نمی دانم چرا در مملکت ما بر خلاف همه جای دنیا که سینما متاثر از جامعه ی خود است

برخی ازکارگردان ها و نویسندگان ما به افق های دیگری خیره شده اند ؟

نمی دانم چرا با داشتن چنین فرهنگ غنی و پر باری در عرصه ادبیات و تاریخ که مایه افتخار هر ایرانی

است به فکر کپی کردن فیلم های خارجی هستیم که اصلاً متعلق به دنیایی ما نیست و فقط آرزو

می کنم سینمای ایران به جایی که لیاقتش را دارد برسد .

 

 

 




تاریخ : دوشنبه 89/1/30 | 2:59 عصر | نویسنده : سایه روشن | نظر